روشنک گرامی در خصوص نقش ترنج در سریال گمشدگان به گفتوگو پرداخت.
روشنک گرامی را این شب ها در سریال گمشدگان شبکه آیفیلم بر روی آنتن تلویزیون می بینیم . بازیگری که در نقش یک دختر شیرازی که با معضلات اعتیاد پدرش دست و پنجه نرم می کند و سعی بر این دارد تا آینده روشنی برای خود و برادر کوچک اش رقم بزند که در این مسیر اتفاقاتی برای او رقم میخورد.
به بهانه حضور مجدد این بازیگر جوان در قاب تلویزیون برآن شدیم تا مصاحبه ای را با ایشان انجام دهیم که در ادامه خواهید خواند .
روشنک گرامی چقدر با کارکتر ترنج هم ذات پنداری دارد ؟
الان نمىتوانم جواب دقیقى بدهم زیرا هنوز ترنج از من جدا نشده و نمیدانم رفتارهایى که از من سر مىزند رفتارهاى ترنج است یا رفتارهاى روشنک. من بازیگر به شدت حسىاى هستم و مادامیکه نقشى را بازى مىکنم احساس مىکنم تبدیل به آن کاراکتر مىشوم، در واقع من آن نقش را بازی نمىکنم بلکه آن کاراکتر خودش زندگیاش را پیش میبرد. در حال حاضر کمی احتیاج دارم زمان بگذرد و ترنج را با فاصله ببینم؛ بعد مىتوانم جواب درستترى به این سوال بدهم.
چرا ترنج سریال گمشدگان فردی درون گرا و آرام است با اینکه مشکلات و سختی های زیادی را تحمل می کند آیا بهتر نبود واکنش های بارزتر و برون گرا تری از خود نشان می داد ؟
اغلب آدمها به خاطر اتفاقات کوچک سروصدا میکنند مثلا اگر کیف فردى را در خیابان از دستش بدزدند داد و بیداد مىکند اما وقتى عزیزترین آدم زندگیش را از دست مىدهد بهتزده مىشود. هرچه اتفاق سهمگینتر باشد، ناباورى نسبت به آن اتفاق باعث سکوت سنگین و بهت بیشترى مىشود. همه ما دیدهایم یا خودمان مقطعى دچار این بهتزدگى شدهایم؛ از طرفى هم من از بازیهاى درشت که در تلویزیون بیشتر از سینما وجود دارند به شدت پرهیز مىکنم که خود این موضوع، گفتوگویی طولانى را مىطلبد.
آیا قبل از شروع ضبط سریال با خانواده های درگیر اعتیاد و فرزندان آنها ارتباط و تعاملی داشتید؟
میتوانم برای اینکه شلوغکاری کنم بگویم من در مسیر تحقیقاتم در مورد نقش، دهها ترنج را از نزدیک دیده و رفتارهایشان را موشکافی کردم اما واقعیت امر این است که فرصتى براى اینکار وجود نداشت و من فقط چند روز قبل از کلید خوردن این سریال قرارداد بستم و یک روز قبل از کلید خوردن، فیلمنامه سه قسمت اول به دست من رسید. خیلى وقتها براى بازیگر زمانى وجود ندارد تا مصداقی بیرونى براى نقشش پیدا کند اما ما یاد گرفتیم حسهاى مشابه را درون خودمان پیدا کنیم و به نقش از این طریق نزدیک شویم. مضاف بر اینکه همه ما شبیه این آدمها و این مشکلات را در طول زندگیمان به طورحتم دیدهایم و این دیدهها در ذهنمان رسوب کرده است. حالا من به عنوان بازیگر میتوانم از این رسوبات و ابزار دیگر استفاده کنم تا مخاطب، ترنجى را که من به آنها نشان مىدهم بپذیرد و باور کند.
دست شما برای این نقش چقدر از طرف کارگردان باز بود آیا با آقای کریمی تبادل نظر هم داشتید ؟
خیلی زیاد؛ در این حد که ما انگار یکی شده بودیم، زیرا ذهنیتهایمان به شدت شبیه هم است. اوایل راجع برخی مسائل صحبت میکردیم اما بعدها حرفهای زیادی بینمان رد و بدل نمیشد چون هر دو به خوبی میدانستیم چه میخواهیم و ذهنیتمان خیلی شبیه به هم بود، به طوری که با یک فکر جلو میرفتیم.
رابطه شما با دیگر بازیگران سریال به چه نحوی بود ؟
تجربهای خیلی خوب و در عین حال عجیب و غریب بود. خیلی از بازیگران «گمشدگان» پیشکسوت بودند، خیلى از آنها هم زیاد تجربه جلوى دوربین بودن را نداشتند که در این صورت کار برای من خیلى سخت میشد؛ من در این سریال تجربه کار با طیف مختلفی از بازیگران مقابل را داشتم. از یک نظر خیلى سخت بود چون تا به هرکدام از پارتنرهایم عادت مىکردم و انس مىگرفتم ترنج از او عبور مىکرد و با آدم جدیدى در داستان مواجه مىشد و من باید با بازیگر آن نقش خداحافظى مىکردم و خودم را آماده مىکردم براى یک دوستى جدید. باعث افتخارم است که مقابل آقاى پورحسینى بازى کردم و همه بازیگرهایى که با آنها در این سریال کار کردم را واقعا دوست دارم و حضور تک تک آنها شانس بزرگی برای من بود.
ه خ/ ص گ